پژواک اندیشه

سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی

پژواک اندیشه

سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی

نظریاتی در مورد قدرت رسانه ها

نظریه هایی راجع به قدرت رسانه ها قدرت رسانه ها می تواند به راه ها و در زمینه های مختلف زیادی کشف و شناسایی گردد. استیون لیوکز Steven Lukes (1974) کسی است که از «قدرت» یک برداشت مشهور سه بعدی ارائه کرده است. در بعد اول برداشت او، قدرت برای فائق آمدن یک طرف رقابت بر طرف دیگر در یک رویارویی کلی به کار گرفته می شود. نمونه ای از این کشمکش کسب قدرت را می توان در اعمال قدرت ناشی از ذخائر و امکانات، و در شیوه ایستادگی (موفقیت آمیز) شرکت های چند رسانه ای در برابر فشار مقررات کنترل وضع شده از سوی دولت ها برای فعالیت آن ها جستجو کرد و یافت. دومین بعد قدرت از نظر لیوکز، قدرت به حاشیه راندن دیدگاه هایی خاص، یا قدرت طرح ریزی دستورکاری به سود یکی از دو رقیب یا قدرت ایجاد این احساس که یکی از دو طرف درگیر رقابت ، ارزش یا مشروعیت کمتری از طرف دیگر دارد .. رسانه ها غالبا متهم به اعمال این نوع قدرت در گزارش های خود می شوند. در بسیاری از موارد آن ها اعتصاب کنندگان را با «نظم نرمال» جامعه بیگانه و آن ها را «ایجاد اختلال» در زندگی مردم عادی می نمایانند. کاری می کننذ که اتحادیه های کارگری غیر دموکرات و همکاری نکننده شناخته شوند، کاری می کنند که آن ها در قیاس با مدیران کارخانه، شایسته «احترام» کمتری باشند. این دو نوع قدرت، در موارد در میان بودن نزاع گروه هایی رقیب و مسائلی قابل شناسایی، نظیر مورد نزاع دولت ها، رسانه های فراگیر، و در مورد نزاع مدیران یک صنعت با کارگران آن به کار گرفته می شود. اما وی این ملاحظه را نیز می کند که قدرت در جاهایی هم که برخورد منافعی وجود نداشته باشد و میان مدیران و کارگران یک قرارداد همکاری وجود داشته باشد، می تواند به کار گرفته شود، هر چند که در عمل، در پایان، یکی از دو طرف این قرارداد مرضی الطرفین، خود را به زیان خویش و به سود (طرف دیگر) در وضعی بدتر از وضع او می یابد. این بعد از قدرت توافق آراء کاذبی به وجود می آورد، کاذب به این معناست که مردم اگر از «منافع حقیقی» خود آگاه می بودند، آن وجه آن قادر به جلب نظر موافق آن ها نمی گردید. وضع به گونه ای است که قدرت رسانه ها ارجحیت های سیاسی مردم را طوری شکل می دهند که مردم دیگر خواهان چیزی ضد آن چه در زمان نبودن تحت تاثیر رسانه ها خواهان آن بودند، می شوند. مردم، بدین سان، خود را وابسته به ارزش ها و سازمان هایی سیاسی می کنند که عملکرد واقعی آن ها به زیان منافع آن هاست. این مورد، اعمال قدرت نوع گفتمانی است. (رسانه های فراگیر:337و338)
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد